-
اشتباه مکن
دوشنبه 18 فروردین 1399 09:59
اشتباه مکن بـه گـفـتـه بــنـگـر و گـویـنـده را نـگـاه مـکـن 1 اگـر کـه گـفـتـه درسـت اسـت اشتـبـاه مکـن بــرای امــر بــه مــعــروف و نــهــی از مــنـکـر خـودت ثـواب کـن اول خــودت گـنــاه مـکــن جهان اگر شده فـاسد، تو راست پیمـان بـاش بـه خــاطــر دگــران عـمــر خــود تـبـاه مـکـن خـودت درسـت بیــانـدیش و بگـذر از...
-
پایانِ دوران
شنبه 16 فروردین 1399 19:29
پایانِ دوران بگذرد ایّــامِ غــم، شـادی فـراوان مــی رســد روز وصـل و کـامیـابـی های یـاران می رسد آدمی با رنــج ممــزوج اسـت از روز نخست 1 شک نکن یک روز آسانی به انسان می رسد دشمنان آدمی جهل است و ترس و ضعف او ریشۀ این هر سه هم آخر به شیطان می رسد مرگ، محتوم است و هر کس، ناگزیر از مُردنست سهمِ دارا یا نـدار از مـرگ،...
-
رباعیات خلو دخو
جمعه 14 دی 1397 10:55
رباعیات خلو دخو از وادی عشق ، اگر گذر دادندت یا یک، دو سه جرعه بیشتر دادندت زنهار که دست و پای خود گم نکنی یاد آر از آنچه پیش تر ، دادندت * * * ما مست می اَلَست بودیم، آری از ریشه خدا پرست بودیم، آری زآن پیش که هستی تو بنیاد کنند ما در نظر تو هست بودیم، آری * * * من بودم و اسمی زجهان نیز نبود وضعیّتِ عالم، اَسَف انگیز...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 دی 1397 17:55
پند رایگان درسی گرفته ام به بهای جوانی ام چون رایگان شد از کف من زندگانی ام دل را به پند پیر مغان، رغبتی نبود هر چند هر چه بود، شده بایگانی ام بیهوده سعی می کنم امروز ، نشنود گوش نوی جوان سخن باستانی ام گوید:"سخن نو آر که نو را حلاوت است" کی بوی نا، شنیده ز شیرین زبانی ام؟! بگذار تا سرش بخورد ، آشنا شود بر...
-
رباعیاتی از خَلو دِخو
یکشنبه 9 دی 1397 13:01
رباعیاتی از خَلو دِخو بر محتضرِ مُعَمَّری، رفتم باز پرسیدمش از دلیل این عمرِ دراز خندید که؛ عمرِ من دمی بیش نبود در آب ، فکندند و گرفتندم باز * * * پنجاه ز عمرمان، چه بیهوده گذشت! بیهوده گذشت، اگر چه آسوده گذشت آسوده گذشت و نوبت پیری شد پیری که رسید، دامن آلوده گذشت! * * * عمری به هوای خویش و تن، سر کردی باید به خدای...
-
دخترِ همسَیَه(شاهکاری از استاد فیاضی با لهجۀ شیرین گنابادی)
دوشنبه 3 دی 1397 18:40
< دانلود Fayyazi.mp3 از یک آپلود /span> دخترِ همسَیَه دختر همسایه دخترِ همسَیَه خِیْ او لاخِ مویِش مُورْ بُکُشت دختر همسایه با آن تار مویش مرا کشت او دو چِشمِیْ بَدُمی، تِفتونِ رویِش مُور بُکُشت آن دو چشم بادامی، گردی صورتش مرا کشت طُرفَه و خوشهیکل و خوش ساق و سُمب و خوش اَدا خوشگل و خوش هیکل و خوش پَر و پا و...
-
سلام بر عشق
پنجشنبه 18 آبان 1396 09:44
بنام خدایی که عشق آفرید آمدی جانا ...خیلی هم خوش آمدی...فقط حالا که زحمت کشیدی اومدی نظر یادت نره...مر 30 اصلا سپاس. هرچه می خواهد دل تنگت بگو...می شنوم و در حد نیاز جواب میدم....خب شد؟!!! یاعلی